غریـــــــــــــــــــــــــــــــــب اشــــــــــــــــنا
3.زاغکی روی درختی نشسته بود و چیز برگری میخورد ... روبهی امد و گفت ایول چ بالی چ دمی عجب تیریب خفن سیاهی مشکی رنگ عشقه ی اواز بخون حال کنیم... زاغکه ساندویچو زیر بغلش میزاره میگه برو داداش من خودم کلاس پنجمم 4. ب غضنفر میگن مبارک باشه ازدواج کردی... میگه دائمی نیست اعتباریه
نظرات شما عزیزان:
ghesmat 2 like!
Power By:
LoxBlog.Com |